به مناسبت ۸ مارس روز جهانی زن٬
کمونیسم کارگری و آزادی زن
گفتگو با نسرين رمضانعلى

یک دنیای بهتر: صد سال از ۸ مارس روز جهانی زن میگذرد. صد سال تلاش برای برابری زن و مردم در جهان. موقعیت زن را پس از این تلاشها در جهان کنونی چگونه می بینید؟
نسرین رمضانعلی: جنگ براى آزادى زن دراني صد سال به اشکال مختلف در جريان بوده است. دراين صد سال جنبش آزادى زنان افت و خیزهای زیادی داشته است. حقیقتا جنبش برابرى زن و مرد جنبش عظیمی است و نیروی واقعى اش تکان دهنده است. جامعه موجود و دولتها و مرتجعين ضد زن هم يک لحظه برای به عقب راندن این جنبش عظیم غافل نبوده اند. از طرف دیگر این جنبش نیز مانند سایر جنبش های اجتماعی گرایشات بازدارنده و تقليل گرا درونش موجود بوده است. گرايشاتى که راه حلهاى جناحهائى از طبقات حاکم را در مقابل مبارزه زنان ميگذارند. و در عین حال گرایشی رادیکال و برابرى طلب که درعين حال که براى کسب هر ذره از حقوق زن و تحميل اصلاحاتى به قانون و جامعه به نفع زنان مبارزه ميکند٬ ميداند که آزادی و رهائی زنان و نفى بنيادهاى نابرابرى جامعه سرمايه دارى تنها در سرنگونى اين نظام ميسر است.
اگرچه مبارزات زنان در صد سال گذشته درجريان بوده اما نقاط عطف آن در دوره هائى است که تقابلهاى طبقاتى در جامعه حاد شدند و جنبش زنان هم قادر شده پيشرويهاى معينى کسب کند. نکته اساسى اينست که هر زمان اين جنبش افق وسيع ترى از آزادى زن داشته است توانسته است بخشى از حقوق برحق خود را تحميل کند. دوره اى هر مبارزه اين جنبش سوسياليست بود و نقد سوسياليستى به نابرابرى عموما دراين جنبش مسلط بود. حتى اصلاحاتى که با مبارزه زنان تحميل شدند ريشه هاى خود را در همين نقد راديکال ميجستند. مضافا اينکه نقش زنان در انقلابات و رويدادهاى اين قرن موثر بوده است و دراين رويدادهاى مهم خواستهای رادیکال این جنبش جهانى شده اند. تغييرات بعدى هم در ديگر کشورها بشدت از اين رويدادهاى سياسى تاثير پذيرفتند.
در دو دهه گذشته سرمايه دارى تلاش کرد در متن حمله عمومى تر به جامعه و دستاوردهاى نسلهاى پيشين٬ به زنان حمله کند. اسلام و مذهب را بجانشان انداخت. در بخشى از دنيا همه نوع تحجر را احيا کرد. زنان را در کشورهاى غربى بيحقوق تر کرد. براى اينکه در محيط آموزشى لباس و سمبل مذهبى نباشد کلى جنگ و مرافعه نياز دارد. بايد تلاش کنيم مکتب قرآن را در اروپا و آمريکا دوباره نياورند. خلاصه اينکه بعد از صد سال جنگ ما ادامه دارد. جنگ ما براى انسانى تر کردن چهره جامعه و برابرى زن و مرد ادامه دارد. اما سرمايه دارى و ارتجاع مقاومت ميکند. ما ناچاريم جنگمان را ادامه دهيم. دوره تبعيض براساس جنسيت سرآمده و بايد بشريت اين ننگ را پشت سر بگذارد. روز جهانی زن امسال 100 ساله می شود. جنبش زنان در این روز باید فریاد بزنند مرگ بر سرمایه٬ مرگ بر تبعیض٬ و ستم بر زن موقوف!
یک دنیای بهتر: در ایران مساله زنان یکی از محوری ترین مسائل جامعه است. زنان یک نیروی عمده در تحولات آزادیخواهانه و برابری طلبانه جامعه هستند. مصافهایی که پیشاروی این جنبش آزادی زن در جامعه قرار دارد را چگونه می بینید؟
نسرین رمضانعلی: جنبش زنان در ایران بدليل وجود ديکتاتورى و قدرت مذهب و سنتهاى ارتجاعى٬ به راحتی نتوانسته به میدان بیاید٬ نیرو بگیرد و متشکل شود. ما با سنت تشکل پايدار جنبش زنان در ايران روبرو نيستيم. به همين دليل بنظر من جنبش آزادى زن در ايران به نسبت مثلا جنبشهای زنان در اروپا خیلی کم تجربه تر است. در طرف ديگر در ايران خفقان زده و اسلام زده٬ اعتراض زنان اشکال راديکال و پيچيده اى دارد که در غرب کمتر با آنها مواجهيم. در ايران زنان هر روز در جنگ رو در رو قرار دارند. اختناق مانع تشکل زنان شده اما نتوانسته زنان را سرجايشان بگذارد. انقلاب 57 حضور و نقش زنان در این انقلاب برای اولین بار نیرو و پتانسیل برای تغییر اين جنبش را نشان داد. امروز با تمامی سرکوبها و محرومیتها٬ با تمامی قوانینی که بیش از 29 سال حکومت الله که زنان را "بی عقل و نيمه مرد" معرفى ميکند٬ ایزوله ميکند و تلاش دارد به گوشه آشپزخانه بفرستد٬ اما ما شاهد مقاومتهای جدى و مبارزات گسترده زنان هستيم. همه ميدانند اين موقعيت فرودست با جمهورى اسلامى عوض نميشود. حتى متوهمينى که دنبال اصلاح قانون از طريق فقها هستند زمينگير شدند و عملا کارى از دستشان برنمى آيد. آزادی زن در ایران تنها راهش زیر کشیدن حکومت اسلامی است.اين حکومت ضد زن به نفع زنان نه اصلاح ميشود و نه کنار ميرود. بايد انداختش. بايد نظام آپارتايد جنسى را با کليه قوانينش سرنگون کرد. این جنبش بايد خود را متحد جنبش کارگری٬ متحد جنبش آزادیخواهی و برابرطلبی کند و این نظام ارتجاعی را به زیر بکشد.
یک دنیای بهتر: کمونیسم کارگری به مساله آزادی زن ویژگی ها و نگرش جدیدی بخشیده است. چپ سنتی نگاهی عقب مانده به این مساله داشت. تفاوتها را در چه می بینید؟
نسرین رمضانعلی:يک تفاوت مهم اين است که چپ سنتى اساسا به جنبش زنان توجه نداشت و مسئله زن را به سوسياليسم حواله ميکرد. سوسياليسم و نفى نابرابرى و طبقات و کار مزدى البته حلال همه مشکلاتى است که امروز سرمايه دارى بوجود آورده است. اما يک جبهه مهم مبارزه براى آزادى و برابرى مبارزه در عرصه اصلاحات و تغيير قوانين است. چپ سنتى چون اساسا چنين ديدگاهى نداشت در مقابل ستم جنسى ساکت ميشد و وعده سوسياليسم ميداد. تازه آن سوسياليسم هم قرار نبود برايش امروز مبارزه کنيم. چيزى دوردست و حتى دست نيافتنى بود. جنبش زنان يک جنبش واقعى در جامعه است. مبارزه براى اصلاحات و تغيير قوانين به نفع شهروندان يک مبارزه واقعى و طبقاتى است. کمونيسم کارگرى هم فعال و پيشرو اين تلاشهاست و هم افق سوسياليستى و کمونيستى برابرى و رهائى واقعى را مقابل اين حرکتها و تلاشها ميگذارد. يک تفاوت ديگر ديدگاه مدرن کمونيسم کارگرى است در تقابل با ديدگاههاى سنتى و بقاياى شوينيستى و مذهبى است که در چپ سنتى بچشم ميخورد. خود من این گرایش را در دوره ای از زندگیم بعنوان پیشمرگ در کومه له و حزب کمونیست ایران تجربه کردم. این گرایش حتی از دید یک تحصیل کرده مدرن به مسئله زنان نگاه نمی کرد بلکه سنتهای و منش عقب مانده ترین بخش از جامعه را یدک می کشید. کمونیسم کارگری جنبش زنان را باز تعریف کرد. به این جنبش معنای زمينى ترى داد. در مقابل تابوها ایستاد و ماکزیمالیسم را مبنا آزادی و برابرى و حقوق انسان قرار داد. اتفاقا اين نگرشى کاملا طبقاتی اما فعال و زمينى و ملموس است. اگر دقت کنيد در ايران جنبش آزادى زن گوشه هاى فکريش را براساس اين ديدگاه تعریف ميکند و همين و نیرو و توانی دیگر به جنبش آزادى زن داد است.
یک دنیای بهتر: بنظر شما اصلی ترین حلقه ای که امروز برای پیشبرد امر آزادی زن در جامعه در دست گرفت کدامست؟ پیشروی جنبش آزادی زن به چه عواملی گره خورده است؟
نسرین رمضانعلی: متشکل شدن براى انداختن حکومت ضد زن اسلامى سرمايه داران. جنبش زنان توده اى و وسيع است اما تشکل زنان بسيار عقبتر ازاين واقعيت اجتماعى است. جنبش آزادی زن می تواند و بايد از هر امکان و چهارچوب مقدورى براى ابراز وجود مستقل خود استفاده کند و به فرودستى زنان اعتراض کند. اما خيلى روشن است که عقب راندن نظام ضد زن و تغييرات اساسى به نفع زنان با جمهورى اسلامى عملى نيست. و اين تشکل و سازمان و اهرم قدرت ميخواهد.
همينطور امروز زنان در ایران با یک پدیده متفاوت دنیای امروز روبرو هستند. پدیده ای به نام اسلام سیاسی که بشدت ضد زن است. جنبشى که زنان را برای خدمت گذاری مردان و ماشین تولید مثل پسران حزب اللهى ميخواهد تا مردان الله شوند و بجنگ مادران و خواهران و برادران خود بفرستد. اين طاعون بخصوص در خاورمیانه زندگی همراه با ترس و وحشت را به میلیونها انسان و جهنمى براى زنان تبديل کرده است.
همین پدیده در اوایل قرن 21 در اروپا تحت نام "گفتگوی تمدنها" و یا "گفتگوی مذاهب" دارد باز تولید می شود. بنظر من یکی از موانع اصلی امروز جنبش زنان در ایران مذهب است. جنبش زنان باید نقدى رادیکال به مذهب داشته باشد و آگاهانه با آن مبارزه کند. پيشروى و پيروزى جنبش آزادى زن در ايران نميتواند در مقابل مذهب و اسلام سياسى و جمهورى اسلامى نباشد. بايد اين جنبش سياست و استراتژى پيشروى را براين اساس تبئين کند.
یک دنیای بهتر: چه پیامی برای ۸ مارس امسال به جامعه دارید؟ خطابتان به فعالین آزادی زن چیست؟
نسرین رمضانعلی:در ٣ روز باقيمانده به ٨ مارس٬ جنب جوش فعالین این عرصه برای برگزاری مراسمهای ٨ مارس در جريان است. همينطور رژیم تعدادی از فعالین زن را دستگیر کرده است. تعدادی را احضار کرده و پروین اردلان را ممنوع الخروج کرده است. جمهورى اسلامى به عناوين مختلف و مثل هميشه وحشت اش را بنمايش ميگذارد. در مقابل این شرایط تنها راه برگزاری مراسمهای گسترده ٨ مارس است. بسیج کافى برای شرکت هر چه وسیعتر مردم در این مراسمها. باید از هر ابرازی استفاده کرد برای خبر رسانی. تنها با هشيارى و تلاش سازمانيافته است که مانع نيروى سرکوب را ميتوانيم دور بزنيم٬ مراسم مان را برگزار کنيم و دست جمهوری اسلامی را از سر فعالین و رهبران و سازماندهندگان این مراسمها کوتاه کنيم.
دعوت من اينست که در این مراسمها وسیعا شرکت کنید. در این روز با در داشتن شاخه ای گل يا ابتکاراتى مشابه صدمین سال روز ٨ مارس را به همديگر تبریک بگوئید. پیامهای جنبش های کارگری و دانشجویان به این مناسبت را وسيعا پخش کنيد. حمایت هرکسى که قلبش برای آزادی و برابری میطپد را جلب کنيد و صفتان را محکم کنيد. اگر امکان شرکت در مراسمى برایتان مقدور نيست٬ در جمعهای خود در محل کار و زیست جمع شوید و این روز عزيز را گرامی بدارید.
يك دنياي بهتر: مسائل عديده سازماندهى در اين عرصه كدامند؟ بعنوان يك سازمانده چه ملاحظات و توصيه هايى داريد؟
نسرین رمضانعلی:در تابستان سال گذشته تنها در تهران 30 هزار مامور به نگهبانی از زنان در خیابان پرداختند. این آمار گوشه اى از قدرت جنبش زنان و وحشت حکومت را از آن نشان ميدهد. سازمان اين جنبش هم ميتواند متنوع و گسترده باشد. ما بعنوان يک حزب بايد در صدمین سالگرد روز جهانی زن اعلام کنيم که سازماندهى گسترده اين جنبش را در اولويت کارمان قرار ميدهيم. ایجاد تشکلهای زنان توسط خود زنان٬ که بتوانند ظرف فعاليت مبارزاتی برای دستیابی به حقوق زنان باشد٬ بايد در دستور کار ما قرار بگيرد. ایجاد روابط گسترده بین فعالین زن یکی از مهمترین فاکتور هاست. هنوز تشکلات زنان در سطح محدودی است. وقتی نگاه می کنید ميبينيد میلیونها زن خانه دار هستند و تشکلی ندارند. میلیونها زن کارگر هستند و مثل بقيه کارگران تشکلی ندارند. و خلاصه در ابعادی که روزمره شاهد تقابل زنان با رژیم اسلامی هستیم٬ تشکل یابی این بخش بزرگ از زنان هنوز یکی از معضلات اصلی است که باید به آن پاسخ خودمان را بدهیم.
ما در ایران شاهد کمپینهای زیادی هستیم که اساسا فعالین جنبش زنان سعی داشتند با توجه به اینکه هر نوع تشکل یابی ممنوع است کارشان را پيش ببرند. کمپین یک میلیون امضا٬ کمپین لغواحکام سنگسار٬ کمپین علیه قتلهای ناموسی٬ علیه ختنه زنان٬ کمپین اردوهای همبستگی٬ و کمیته های برگذار کننده 8 مارس و غیره٬ همه اینها اشکالی هستند که این جنبش تلاش کرده است بدست دهد تا تحرکى بزرگتر را ايجاد کند. اما این تنها بخش کوچکى از یک جنبش خیلی وسيع تر اجتماعى است که سازمان یافته نیست. هنوز ظرفی برای خودش تعریف نکرده و هنوز از سر امکانگرائی در کمپینهائی حضور دارد که اساسا خودش را هم همجنس این بخش نمی داند. گرايشات مختلف تلاشهاى مختلفى را پيش ميبرند و بنظر من ما شاهد قطبی شدن خود این جنبش خواهيم بود. از یک طرف جنبشی وجود دارد که برابرى کامل ميخواهد٬ ميگويد دست مذهب از زندگی زنان کوتاه٬ ستم بر زن موقوف٬ و آزادی زن را معیار آزادی جامعه ميداند. از طرف دیگر گرایشاتی که متوهم هستند یا هدف آگاهانه شان ترمز زدن به مبارزه زنان و محدود کردن افق آنست. کسانى که اصلاح در قانون اساسی جمهوری اسلامی را "راه حل" می دانند. اين گرايش امروز عملا حرفى براى زدن ندارد. واقعا چه کسی هست که این همه جنایت و  بی حقوقی و تعرض هر روزه به  زنان در کوچه و خیابان را ببیند٬ بعد فکر کند جمهوری توحش اسلامی قابل اصلاح است؟ مگر تنها خانم عبادی و امثال ایشان  چنین تصوری داشته باشد. وظیفه گرايش راديکال نقد اين ديدگاهها و مهمتر گذاشتن راه حلى واقعى در مقابل زنان است.
بنظر من باید در 8 مارس امسال جنبش آزادى زنان فکوس بیشتری بر تشکلهای واقعی و مستقل خود داشته باشد. جمعها و سلولهاى سازمانده آزادی زن بايد هرجا بتواند توسط فعالين راديکال شکل بگيرد و منشا اقدامات گسترده و توده اى در شرايط امروز شود. بخش رادیکال این جنبش سعی کرده است بطور دائم دخالت کند و از هر گونه فضائى براى اعلام کیفر خواستش علیه جمهوری اسلامی استفاده کند. این جنبش با تمامی نقاط ضعفها و قوتهای که دارد یک جنبش رادیکال است. باید این رادیکالیسم را تقویت کرد و درچهارچوب امکانات امروز تحرک توده اى زنان را سازمان داد.*  

مصاحبه های دیگر از یک دنیای بهتر